«باسمه تعالی»
«دوست معزز جناب آقای محمد همتی»
«کالبد شکافی ضعف توسعهی استان سمنان وموانع استفاده از ظرفیت های عظیم استان سمنان»
نویسنده:دکترمحمد بنائیان سفید
از مقایسه وتحلیل منطقی وکالبد شکافی علل عدم توسعهی استان سمنان تقدیر وتشکر می شود، با وجود این همه ظرفیت های عظیم استان سمنان از منابع انسانی،تا منابع مادی،تنوع ۴۳ نوع مواد معدنی از ۷۵نوع مواد معدنی در کشور،۷۲۸نوع تنوع وجاذبه های سرمایهگذاری در استان،که در بسیاری از منابع رتبه اول تا پنجم در کشور را دارد،چند عامل موجب فرصت سوزی از ارتقاء استان شده است که عبارتند از:
۱_اختلاف در اندیشه وانگیزه در توسعه استان بین تصمیم گیران استان.
۲_عدم آگاهی به برنامه ریزی آمایش سرزمینی ویا عدم وجود اراده مبتنی بر برنامه مبتنی بر آمایش سرزمینی.
۳_دخالت در انتصابات مدیران ویا فشار به وزیر ذیربط ویا مدیران کل در دادن مدیریتها به افرادی که صلاحیت های حرفه ای لازم آن مدیرت ها را ندارند.
۴_عدم کافی در نظارت بر اجرای برنامه هاتوسعه کشوروانحراف ۶۰درصدی از برنامه چهارم توسعه وانحراف ۷۰در صدی در برنامه توسعه ششم که ازنظر آمار در برنامه های کلان کشور باید۰/۰۰۱یا۰/۰۱ درصد باشد حتی در طرحهای کوچک نباید بیشتر از ۵درصد باشد.
۵_نفوذی صرفا به عوامل سلبی ومخالف انقلاب و نظام گفته نمی شود بلکه لابیگری در تحمیل مسئولین برای تخصیص منابع خارج از برنامه یا مدیران ناکارآمد خود نوعی عامل ناراضی در خدمت رسانی وموجب عدم اعتماد نسبت به دولت و نظام می شود.
۶_عدم استفاده از ظرفیت های نخبگان و نیروهای صاحب تجربه و مهارت استان بخاطر احساس رقیب انتخابات بااینکه احتمالا از تصمیمات آنان نقدهایی داشته باشند.(این مورد در استان سمنان مشهود است).
۷_عدم ثبات مدیریت وانتخاب مدیران غیر بومی که تامسلط بر شناخت ظرفیت هاوبازنگری علمی در برنامه هاوتحقق اهداف با اجرا شوند مدیران عوض می شوند وبعدا هم در استان نیستند که اگر تاثیر گذار بودند تشکر واگر ناکارآمد بودند تذکر داده شود.
۸_وجود بعضی از چاپلوسی ها وتخریب مدیران کارآمد در سیستم اداری که مسئولان عالی باید با مطالعه و شناخت کافی عمل کنند.
۹_اگر می خواهیم وفاق را درحکمرانی اسلامی محقق کنیم باید به دور از گرایشهای سیاسی که سم مهلک در انتصابات مدیران می باشد، باید مدیران را با توجه به سوابق،عملکرد گذشته و صلاحیت های حرفه ای واخلاقی وعلمی وصرفا در نظر گرفتن منافع جامعه استفاده شود واز افراط وتفریط در حمایت ها وباند بازی جدا پرهیز شود.
هرچندمسائل مذکور متاسفانه بعضاً دراستان های دیگر دیده میشود.البته موارد مذکور با استفاده از آیات و روایات اسلامی به عنوان شاخص های حکمرانی اسلامی درمدیریت مطرح شده است.
الف_قرآن کریم:«ان الله یامرکم آن توادو الامانات الی اهلها»(نساء؛۵۸).
ب:فال علی(ع):من یتولی علی المسلمین وهو یری افضل منه،خان الله ورسوله،وعلی المومنین جمیعا.
ج:علی(ع):بر حاکمان اسلامی واجب است که سه گروه را به زندان بیاندازند.(ویروس اجتماعی هستند):۱_الفساق من العلما (دانشمندان منحرف)۲_الجهال من الاطبا(اطباء جاهل فقط بهداشت و درمان نیست بلکه هرکسی که مورد مشورت واقع می شود«طبیبان دوار»,۳_والمفالیس من الاکریا.(کرایه کنندگان بی چیز ,دلال ها،ولابیگرها ونفوذی ها)
پیامبر اعظم(ص):آنی لا اخاف علی امتی من الفقر ولکن اخاف علیهم من سوء تدبیر.(من از فقر امتم خوفی ندارم اما از سوء مدیریت می ترسم)
وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین