بهترین عملکرد دبیران کل سازمان ملل متحد مبتنی بر وظیفه ذاتی سازمان و ضعیف ترین آنان در انحراف از وظیفه ذاتی وعلل آن.

چهارشنبه 29 اکتبر 2025

موضوع بررسی:«بهترین عملکرد دبیران کل سازمان ملل متحد مبتنی بر وظیفه ذاتی سازمان وضعیف ترین آنان در انحراف از وظیفه ذانی وعلل آن را توضیح میدهیم».

نویسنده :دکتر محمد بنائیان سفید:

 تحلیل عملکرد دبیران کل سازمان ملل متحد همواره تحت تأثیر دیدگاه‌های سیاسی و تاریخی متفاوت است. با این حال، می‌توان بر اساس اهداف منشور ملل متحد و عملکرد عینی، ارزیابی‌هایی را ارائه نمود.

بهترین عملکردها: وفاداری به وظیفه ذاتی سازمان.

وظیفه ذاتی سازمان ملل متحد بر اساس منشور، “حفظ صلح و امنیت بین‌المللی”، “توسعه روابط دوستانه میان ملتها” و “همکاری در حل مسائل بین‌المللی” است. دبیران کل موفق کسانی بودند که با تکیه بر بی‌طرفی، استقلال و دیپلماسی قوی، این اصول را پیش بردند.

۱. داغ هامرشولد (داغ هامرشولد) – سوئد (۱۹۵۳-۱۹۶۱).

وی را می‌توان نمونه آرمانی یک دبیرکل قوی و مستقل دانست.

· عملکرد برجسته: هامرشولد مفهوم “عملیات حفظ صلح” (Peacekeeping) را به معنای مدرن آن بنیان نهاد. او با ایجاد نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در بحران کانال سوئز (۱۹۵۶) و کنگو (۱۹۶۰)، نشان داد که سازمان می‌تواند به طور فعال و مستقل در صحنه بین‌المللی حاضر شود.

· وفاداری به وظیفه: او بر استقلال دفتر دبیرکل تأکید داشت و معتقد بود دبیرکل باید “در خدمت جامعه ملل” باشد، نه اینکه مجری صرف خواست قدرت‌های بزرگ باشد. این موضع مستقلانه در نهایت منجر به درگیری او با شوروی و tragically, مرگ مشکوک او در سقوط هواپیما در آفریقا شد. او پس از مرگ، برنده جایزه صلح نوبل شد.

۲. کوفی عنان – غنا (۱۹۹۷-۲۰۰۶)

عنوان نمونه یک مدیر و صلح طلب مدرن شناخته می‌شود.

· عملکرد برجسته: او با ارائه “دکمه مسئولیت حمایت” (Responsibility to Protect – R2P)، اگرچه مورد مناقشه، اما تلاش کرد تا سازمان را در قبال فجایع انسانی مانند نسل‌کشی پاسخگوتر کند. همچنین، او “اهداف توسعه هزاره” (MDGs) را به عنوان نقشه راهی برای مقابله با فقر جهانی در دستور کار قرار داد و نشان داد که امنیت تنها به مسائل نظامی خلاصه نمی‌شود، بلکه امنیت انسانی و توسعه پایدار نیز بخشی integral از آن هستند.

· وفاداری به وظیفه: عنان با شجاعت در برابر حمله یکجانبه آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ ایستاد و آن را “غیرقانونی” از نظر منشور ملل متحد خواند. این موضع، نشان‌دهنده دفاع او از چندجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل در برابر unilateralism بود. او نیز برنده جایزه صلح نوبل شد.

ضعیف‌ترین عملکردها: انحراف از وظیفه ذاتی.

انحراف از وظیفه ذاتی معمولاً زمانی رخ می‌دهد که دبیرکل تحت فشار قدرت‌های بزرگ (به ویژه اعضای دائم شورای امنیت) قرار می‌گیرد، بی‌طرفی خود را از دست می‌دهد یا در مدیریت بحران‌های بزرگ شکست می‌خورد.

۱. کورت والدهایم – اتریش (۱۹۷۲-۱۹۸۱)

عملکرد او نماد”انفعال” و “تبعیت از قدرت‌ها” است.

· عملکرد ضعیف: وی به طور گسترده به دلیل عدم اقدام مؤثر در قبال نقض فاحش حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفت.

  · جنگ ویتنام: او نتوانست نقش معناداری در متوقف کردن جنگ ایفا کند و عمدتاً شاهد تخریب گسترده توسط آمریکا بود.

  · اشغال افغانستان توسط شوروی: واکنش او به تهاجم شوروی در سال ۱۹۷۹ بسیار ضعیف و محتاطانه بود و نتوانست موضع قاطعی از سوی سازمان بگیرد.

· انحراف از وظیفه: این انفعال، سازمان ملل را به نهادی تبدیل کرد که در برابر تجاوز قدرت‌های بزرگ عاجز است و از وظیفه اصلی خود برای “حفظ صلح و امنیت بین‌المللی” منحرف می‌شود. بعدها نیز گذشته نظامی او در دوران نازی‌ها افشا شد. که بر اعتبار اخلاقی او سایه افکند.

۲. بان کی-مون – کره جنوبی (۲۰۰۷-۲۰۱۶)

اگرچه او مدیر مالی خوبی بود،اما در عرصه سیاسی به عنوان فردی بی‌اراده و مطیع قدرت‌ها شناخته شد.

· عملکرد ضعیف دبیران کل سازمان ملل:

  · جنگ داخلی سوریه: او در طول جنگ ویرانگر سوریه نتوانست نقش رهبری کننده‌ای ایفا کند. شورای امنیت به دلیل وتوهای مکرر روسیه و چین فلج شده بود و بان کی-مون نیز نتوانست با استفاده از “قدرت اخلاقی” دفتر خود، فشار بین‌المللی مؤثری ایجاد کند. او حتی در جریان تحقیق درباره استفاده از سلاح شیمیایی تحت فشار قرار گرفت و گزارش آن با تأخیر و تعدیل منتشر شد.

  · عدم پاسخگویی به نقض حقوق بشر: منتقدان او را به سکوت بیش از حد در قبال نقض حقوق بشر توسط قدرت‌های بزرگ متهم می‌کنند.

· انحراف از وظیفه: عملکرد او باعث تضعیف جایگاه اخلاقی و سیاسی سازمان ملل شد. زمانی که دبیرکل نتواند یا نخواهد که “وجدان جهان” باشد و در برابر بحران‌های بزرگ سکوت کند، از وظیفه ذاتی خود منحرف شده است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

· دبیرکل موفق: دبیرکل قوی، مستقل و خلاقی است که با تکیه بر منشور، ابتکار عمل را در دست می‌گیرد (مانند هامرشولد)، یا با تعریف جدیدی از امنیت و توسعه، سازمان را با چالش‌های زمانه هماهنگ می‌کند (مانند عنان) و در برابر فشار قدرت‌ها می‌ایستد.

· دبیرکل ناموفق: دبیرکل منفعل، مطیع و فاقد جسارت سیاسی است که اجازه می‌دهد سازمان در باتلاق منافع قدرت‌های بزرگ گرفتار شده و توانایی عمل خود را از دست بدهد (مانند والدهایم و بان کی-مون).

در نهایت، باید توجه داشت که عملکرد دبیرکل شدیداً تحت تأثیر ساختار سازمان ملل، به ویژه حق وتوی پنج قدرت دائمی شورای امنیت قرار دارد. حتی قوی‌ترین دبیران کل نیز در نبرد با این ساختار با محدودیت‌های جدی مواجه بوده‌ ومی شوند.

وآخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین 

نویسنده:دکتر محمد بنائیان سفید.

مطالب مشابه
دیدگاه ها