«باسمه تعالی»
موضوع:«بررسی ارتباط فلسفهی اسلامی با فناوری باتوجه به مولفه های مرتبط و راهکارهای عملیاتی واجرایی آن را توضیح می دهیم»
تدوین،تحقیق وتبیین: دکتر محمد بنائیان سفید.
از مسائل عمیق و کاربردی. این موضوع، از مهمترین مباحث در حوزه «فلسفه فناوری» در جهان اسلام معاصر است. در ادامه، این ارتباط را در سه بخش اصلی توضیح میدهیم:
1. مبانی و مولفههای فلسفه اسلامی مرتبط با فناوری:
2. راهکارهای عملیاتی و اجرایی:
3. جمعبندی و نمونههای عینی:
بخش اول: مبانی و مولفههای فلسفه اسلامی مرتبط با فناوری:
فلسفه اسلامی تنها یک سری مفاهیم انتزاعی نیست، بلکه یک جهانبینی و نظام فکری است که میتواند به عنوان “راهنما” و “چارچوب” برای توسعه فناوری عمل کند. مهمترین این مولفهها عبارتند از:
۱. مفهوم “علّیت” و “قانونمندی طبیعت” (ضرورت علّی):
فلاسفه اسلامی مانند ابنسینا و ملاصدرا بر این باورند که جهان هستی بر اساس نظام علّی و معلولی منظمی اداره میشود.این نگاه، بنیان علمیِ فناوری را تقویت میکند. وقتی ما معتقدیم طبیعت قوانین ثابت و قابل درکی دارد، برای کشف این قوانین و به کارگیری آنها در فناوری انگیزه پیدا میکنیم. فناوری در واقع “تسخیر” این علل و اسباب برای رسیدن به اهداف انسان است.۲. teleology یا “غایتمندی خلقت” (علت غایی):
در نگاه فلسفه اسلامی،جهان بیهوده و عبث خلق نشده و هر پدیدهای “هدف” و “غایتی” دارد. این نگاه به فناوری، بعد “اخلاقی” و “مسئولیتآور” میدهد. سوال کلیدی این میشود که: “هدف از توسعه این فناوری چیست؟ آیا این هدف با کمال و سعادت انسان همسو است؟” برای مثال، توسعه یک شبکه اجتماعی نباید صرفاً بر اساس جذب کاربر و درآمدزایی باشد، بلکه باید “غایت” آن، تقویت ارتباطات سالم خانوادگی و اجتماعی، تبادل علم نافع و کاهش alienation (احساس بیگانگی) در نظر گرفته شود.(عرصه ارتباطی با خلق)
۳. انسان به عنوان “خلیفه الله” و “مسئول در برابر طبیعت”:
در فلسفه اسلامی،انسان جانشین خدا در زمین است. این جایگاه، “حق” به انسان نمیدهد، بلکه “مسئولیت” میآورد. مسئولیت آبادانی (و نه تخریب) زمین و استفاده عادلانه و حکیمانه از مواهب طبیعی. بنابراین، فناوری باید در خدمت “عمران” و “آبادانی” باشد، نه استثمار طبیعت و نسلهای آینده. این نگاه مستقیماً با مفاهیم توسعه پایدار و فناوری سبز (Green Tech) مرتبط است.عرصه ارتباط با خلقت) یعنی طبیعت و محیط زیست)
۴. تمایز “علم” و “حکمت”:
در سنت فلسفی ما،”علم” (دانستن چگونگی) از “حکمت” (دانستن چرایی و جهتگیری درست) جدا است. یک فناوری ممکن است از نظر علمی بسیار پیشرفته باشد (مثلاً سلاح اتمی)، اما از نظر حکمت، مردود و مخرب باشد. فلسفه اسلامی بر آن است که فناوری باید در پرتو “حکمت” و خردورزی رشد کند تا به جای بردگی، باعث تعالی انسان شود.(مبتنی بر عقلانیت ووحی)
۵. رابطه “عقل” و “نقل”:
فلسفه اسلامی عقل را به عنوان یک منبع معتبر برای شناخت حقیقت میشناسد.این به ما اجازه میدهد که در توسعه فناوری، از دستاوردهای عقل بشری (علوم تجربی و مهندسی) استقبال کنیم، اما در عین حال، آن را با چارچوبهای ارزشی برگرفته از وحی (نقل) ارزیابی و هدایت کنیم.(اصل تعقل و تفکر وارزشیابی)
بخش دوم: راهکارهای عملیاتی و اجرایی
برای تبدیل این مبانی نظری به عمل .عرصه میدان)، میتوان راهکارهای زیر را پیشنهاد داد:
۱. تدوین “منشور اخلاقی فناوری” بر اساس مبانی فلسفه اسلامی:
· اقدام: تشکیل کمیتههای تخصصی متشکل از فیلسوفان، فقها، متخصصان فناوری و روانشناسان برای تدوین منشوری جامع.تصمیم گیری ترکیبی وتلفیقی.
· مثال: در این منشور تصریح شود که هر پروژه هوش مصنوعی باید:
· به حریم خصوصی افراد احترام بگذارد (احترام به کرامت انسانی).
· منجر به بیکاری گسترده و ظلم اجتماعی نشود (عدالت، توزیع عادلانه منابع).
· در جهت تقویت قوه تعقل انسان باشد، نه تخریب آن (غایتمندی).
۲. تأسیس “مراکز مطالعاتی فلسفه فناوری اسلامی”:دروصول به تمدن نوین اسلامی.
· اقدام: ایجاد مراکز تحقیقاتی در دانشگاههای بزرگ و مراکز فناوری مانند پارکهای علم و فناوری.(گسترش علم نافع که دو نوع تولید دارد :قدرت وثروت.
· کارکرد: این مراکز به صورت مستمر به بررسی ابعاد فلسفی، اخلاقی و اجتماعی فناوریهای نوظهور (مانند هوش مصنوعی، زیستفناوری، متاورس) میپردازند و راهنماهای عملی برای توسعهدهندگان و سیاستگذاران تولید میکنند.
۳. گنجاندن واحدهای درسی “فلسفه و اخلاق فناوری” در رشتههای فنی و مهندسی و حتی علوم انسانی (نظریه پردازی توان با عمل)· اقدام: الزامی کردن گذراندن حداقل یک واحد درسی با عنوان “مبانی فلسفی و اخلاقی فناوری از دیدگاه اسلام” برای تمامی دانشجویان مهندسی و فناوری,و علوم انسانی.وآشنایی با پیامدهای آن.