«باسمه تعالی»
موضوع:بحران آب درکشور:«باتوجه به خشکسالی وبحران آب در ایران, روش علمی مدیریت مصرف,ذخیره سازی آب،فرهنگ سازی در قناعت وکاهش مصرف،وچگونگی مواجهه با این بحران»
تحقیق وتبیین:دکتر محمد بنائیان سفید.
بحران آب در ایران یکی از چالشهای حیاتی و پیچیده عصر حاضر است،که مدیریت آن نیازمند عزم ملی، رویکردی علمی، جامع و البته عاجل است. در ادامه به اجزای مختلف این راهکارها میپردازیم:
۱. روشهای علمی مدیریت مصرف و ذخیرهسازی آب:این بخش به دو حوزه کلی «عرضه» و «تقاضا» تقسیم میشود. در شرایط کنونی، تمرکز اصلی باید بر مدیریت تقاضا باشد.
الف- مدیریت تقاضا و افزایش بهرهوری (کاهش مصارف بیرویه):
بخش کشاورزی (بزرگترین مصرفکننده – حدود ۹۰٪)؛ ارتقای سیستمهای آبیاری: جایگزینی آبیاری غرقابی و سنتی با آبیاری تحت فشار (قطرهای و بارانی) که میتواند راندمان آبیاری را از حدود ۳۵-۴۰٪ به بیش از ۷۵-۸۰٪ برساندکه حمایت بلاعوض دولت رامی طلبد؛تغییر الگوی کشت: جایگزینی کشت محصولات پرآببر (مانند هندوانه، برنج، نیشکر) با محصولات کمآببر و سازگار با اقلیم هر منطقه (مانند زعفران، پسته، انار، گیاهان دارویی)؛استفاده از ارقام مقاوم به خشکی: توسعه کشت ارقامی که به آب کمتری نیاز دارند؛توسعه گلخانهها: کشت گلخانهای به دلیل کنترل شرایط محیطی، مصرف آب را به شدت کاهش میدهد؛مدیریت یکپارچه اراضی: تجمیع زمینهای خرد کشاورزی برای مدیریت یکپارچه و کارآمد آب.
· بخش شرب و شهری:
· نوسازی و کاهش هدررفت شبکههای توزیع: درصد بالای هدررفت آب در شبکههای فرسوده شهری (گاهی بیش از ۳۰٪) یک فوریت ملی است. نوسازی لولهها و شیرآلات ضروری است.استفاده از کاهندههای مصرف (سرشیرهای کاهنده): اجباری کردن استفاده از این وسایل در ساختمانهای نو و موجود.بازچرخانی و استفاده مجدد از آب (Water Reuse): تصفیه فاضلاب و استفاده از آب خاکستری (پساب تصفیهشده) برای آبیاری فضای سبز، شستوشوی معابر و حتی مصارف صنعتی.
· بخش صنعت:بازچرخانی آب در فرآیندهای صنعتی: استفاده مجدد از آب در چرخه تولید؛اجرای استانداردهای مصرف آب: برای هر واحد صنعتی.
ب- مدیریت عرضه و ذخیرهسازی (افزایش منابع؛ مدیریت آبهای مرزی و مشترک: دیپلماسی فعال برای حفظ حقابهها از رودخانههای مرزی.
ساخت سدهای کوچک و متوسط: به جای سدهای بزرگ که تبعات زیستمحیطی دارند، احداث سدهای کوچک برای ذخیرهسازی آبهای سطحی در فصل بارش؛طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری: این طرحها یکی از کلیدیترین راهکارها هستند. با ایجاد سازههای طبیعی و مصنوعی در بالادست حوضههای آبریز، سرعت روانآب کاهش یافته و آب فرصت نفوذ به سفرههای زیرزمینی را پیدا میکند. این کار هم از سیلاب جلوگیری میکند و هم ذخیرهسازی پایدار آب را به همراه دارد.
· پخش سیلاب (Spreading): هدایت سیلابهای فصلی به مناطق دارای پتانسیل نفوذ برای تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی؛ استفاده از فناوریهای نوین: مانند پوشش انعکاسی برای مخازن جهت کاهش تبخیر.
۲. فرهنگسازی در قناعت و کاهش مصرف
مدیریت مصرف بدون همراهی مردم ممکن نیست. فرهنگسازی باید در چند سطح انجام شود: آموزش همگانی از پایه: گنجاندن مفاهیم “بحران آب”، “مصرف بهینه” و “ارزش آب” در کتب درسی مقاطع مختلف. استفاده از ظرفیت رسانهها: تولید برنامههای مستند، سریالهای تلویزیونی و کمپینهای رسانهای مؤثر که به جای شعار دادن، با زبان هنر و واقعیتها، عمق فاجعه و راهحلها را به مردم نشان دهد.
· شفافیت اطلاعات: ارائه آمار و اطلاعات واقعی از وضعیت بحرانی سدها و آبهای زیرزمینی به مردم. جلب مشارکت مردمی: ایجاد تشکلهای محلی برای حفاظت از منابع آب (مانند “پدران آب” یا “انجمنهای دوستداران قنات”)؛الگوسازی و تقدیر: معرفی و تقدیر از کشاورزان پیشرو در روشهای آبیاری نوین یا خانوارهای کممصرف؛ اصلاح قیمتگذاری آب: اگرچه موضوع حساسی است، اما قیمتگذاری پلکانی و واقعیتر آب برای مصارف غیرضروری و پرخرج، یک سیگنال اقتصادی مهم برای صرفهجویی است. البته این امر باید به گونهای انجام شود که آب شرب پایه برای همه قابل دسترس باشد.
۳. چگونگی مواجهه با بحران آب (راهبرد کلان)مواجهه با این بحران نیازمند یک تغییر پارادایم است:
· تغییر نگرش از “مدیریت بحران” به “مدیریت ریسک”: باید قبل از وقوع بحرانهای شدیدتر (مانند بی آبی مطلق در کلانشهرها) اقدام کنیم.
· تغییر در حکمرانی آب: ایجاد یک نهاد مقتدر، فرابخشی و منسجم برای مدیریت یکپارچه منابع آب در سطح حوضههای آبریز. این نهاد باید بتواند بین بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب به صورت عادلانه و کارا توازن برقرار کند.
· توقف برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی: جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز و نصب کنتورهای هوشمند بر روی چاههای مجاز: توجه به راهکارهای مبتنی بر طبیعت (Nature-based Solutions): احیای تالابها، مراتع و جنگلها که نقش بسزایی در تنظیم چرخه هیدرولوژیکی و تغذیه سفرههای آب دارند.
· حمایت جدی از پژوهش و فناوری: سرمایهگذاری بر روی پژوهشهای مرتبط با خشکسالی، نمکزدایی (در مناطق ساحلی با توجه به ملاحظات زیستمحیطی)، کشاورزی هوشمند و فناوریهای کاهش تبخیر.جمعبندی نهایی:بحران آب در ایران تنها با یک اقدام منفرد حل نمیشود. این بحران نتیجه سالها برداشت بیرویه از منابع، مدیریت ناکارآمد، مصرف نادرست و بیتوجهی به ظرفیت طبیعی کشور است. راه برونرفت، تلفیقی از فناوری روز، حکمرانی خوب، فرهنگسازی عمیق و مشارکت همگانی است. این مسیر دشوار اما ممکن است و نیازمند ارادهای جمعی از سوی دولت، نهادهای علمی، بخش خصوصی و تکتک شهروندان است. هر ایرانی باید خود را “نگهبان آب” بداند.البته از تهدیدهای ،بحران امنیت غذایی برای انسان و حیوان وتهدیدهای ازبین رفتن انسانها،آبزیان،وحیوانات که تاثیر مستقیم بر صنعت،کشاورزی،اقتصادی،وزیست بوم کشور دارد نباید غافل شد.
و آخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین
تحقیق وتبیین:دکتر محمد بنائیان سفید.