«باسمه تعالی»
«رابطه تربیت دینی کودکان ونوجوانان را با مولفه های تکلیف گرایی،مسئولیت پذیری،کرامت نفس،امانتداری وخودباوری درسند تحول بنیادین آموزش وپرورش»
نویسنده وتدوین:دکتر محمد بنائیان سفید
یکی از پرسش عمیق و بنیادین بالا، این پرسش، دقیقاً به قلب یکی از کلیدی ترین اهداف «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» اشاره دارد. رابطه میان تربیت دینی و مولفههای مورد اشاره، یک رابطه ارگانیک، متقابل و تقویت شونده است. در ادامه، این ارتباط را به طور مفصل توضیح میدهیم.
مقدمه: تربیت دینی به مثابه چارچوب جامع:
در نگاه سند تحول بنیادین، تربیت دینی صرفاً یادگیری احکام و مناسک نیست، بلکه چارچوبی جامع برای شکل دهی به هویت، شخصیت و سبک زندگی دانشآموز بر اساس جهانبینی اسلامی است. در این چارچوب، مولفههای مورد نظر شما نه به عنوان مفاهیمی مجزا، بلکه به عنوان شاخصهای تجلی یافته و عینیت پذیر تربیت دینی در نظر گرفته میشوند.
تحلیل رابطه هر مولفه با تربیت دینی
۱. تکلیف گرایی (Task-Orientation / Duty-Consciousness)
· رابطه با تربیت دینی: در تربیت دینی، مفهوم «تکلیف» جایگاهی محوری دارد. تکلیف در اسلام، تنها به معنای یک وظیفه خشک نیست، بلکه “پاسخگویی در برابر خداوند” و “عبودیت” است. این نگاه، به تکلیف گرایی معنایی متعالی میبخشد.
· نحوه تعامل:
· تربیت دینی، به دانشآموز میآموزد که انجام دادن تکالیف درسی، کمک به والدین، رعایت نظم و… تنها یک وظیفه اجتماعی نیست، بلکه “انجام فرمان الهی” و “کسب رضایت خدا” است. این نگاه، انگیزه درونی قدرتمندی برای انجام صحیح و به موقع کارها ایجاد میکند.
· در سند تحول، تأکید بر «زندگی پاک یا حیات طیبه» و «عقلانیت متعهد» مستلزم پرورش افرادی است که تکلیف خود را در قبال خدا، خود، دیگران و طبیعت،ومحیط زیست میشناسند و برای انجام آن میکوشند.
· نتیجه: تکلیف گراییِ برآمده از تربیت دینی، از حالت تحمیلی و صوری خارج شده و به یک “انگیزه درونی معنادار” تبدیل میشود.
۲. مسئولیت پذیری (Responsibility)
· رابطه با تربیت دینی: مسئولیتپذیری، تجلی اجتماعی و عینی تکلیف گرایی است. در اسلام، مسئولیت انسان در قبال خود («کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»)، دیگران و محیط زیست به طور واضح تبیین شده است.
· نحوه تعامل:
· تربیت دینی، با تبیین مفهوم «امانت» بودن هستی و «خلافت» انسان بر زمین، حس مسئولیت را در نوجوان نهادینه میکند. او می آموزد که در برابر اعمال، گفتار و حتی افکار خود مسئول است و روزی باید پاسخگو باشد (مبدأ و معاد).
· سند تحول، در ترسیم «ساحت های ششگانه تربیت» (از جمله ساحت اجتماعی و سیاسی، اقتصادی و حرفه ای)، به طور مستقیم بر پرورش انسان مسئول تأکید دارد. تربیت دینی، پشتوانه نظری و انگیزشی این مسئولیت پذیری است.
· نتیجه: مسئولیت پذیری از محدوده فردی فراتر رفته و به “مسئولیت در برابر جامعه، امت اسلامی و تمامی نعمات الهی” تعمیم مییابد.
۳. کرامت نفس (Self-Esteem / Dignity)
· رابطه با تربیت دینی: کرامت نفس در اسلام ریشهای الهی دارد: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ». تربیت دینی اصیل، هرگز با تحقیر و تضعیف نفس انسانی همراه نیست، بلکه “شناساندن منزلت واقعی انسان” نزد خداوند است.
· نحوه تعامل:
· وقتی کودک و نوجوان بیاموزد که خداوند او را گرامی داشته، به او عقل داده، او را به عنوان جانشین خود روی زمین قرار داده و حتی فرشتگان را به سجده بر او واداشته است، “حس خود ارزشمندی اصیل” در او شکل می گیرد.
· این کرامت، وابسته به ثروت، قومیت یا موقعیت اجتماعی نیست؛ بلکه ذاتی و الهی است. در نتیجه، دانشآموز یاد می گیرد که برای خود و دیگران حرمت قائل شود و اجازه ندهد با انجام گناه و رفتار ناشایست، این کرامت ذاتی را خدشهدار کند.
· نتیجه: کرامت نفس برآمده از تربیت دینی، مانع از خودکم بینی و خودبرتربینی کاذب شده و منجر به “اعتماد به نفس متوازن و خدا بنیاد” می شود.
۴. امانتداری (Trustworthiness)
· رابطه با تربیت دینی: امانتداری یکی از کلیدی ترین فضایل اخلاقی در اسلام است و پیامبر اکرم(ص) اساس نبوت خود را بر آن استوار دانستهاند. امانتداری تنها به اموال مادی محدود نمی شود، بلکه “امانت در علم، مسئولیت، اسرار و محیط زیست” را نیز در بر میگیرد.
· نحوه تعامل:
· تربیت دینی، با تبیین این که و نعمت هایش امانت الهی نزد انسان هستند، وجدان امانتداری را در فرد تقویت میکند. دانشآموز میآموزد که در انجام تکالیف، در برخورد با اموال عمومی، در گفتار و در حفظ اسرار دیگران باید امین باشد.
· این ویژگی، شرط لازم برای شکلگیری «اعتماد اجتماعی» است که سند تحول به دنبال تقویت آن در جامعه اسلامی است.
· نتیجه: امانتداری به یک “ویژگی نهادینه شده” تبدیل می شود که در تمام عرصه های زندگی فرد جلوه گر می شود.
۵. خودباوری (Self-Confidence / Self-Efficacy)
· رابطه با تربیت دینی: خودباوری در گرو شناخت استعدادها و تواناییهای خود و باور به امکان بهکارگیری آنها برای موفقیت است. تربیت دینی، با تأکید بر “توکل به خداوند قادر و حکیم” و “تسلیم در برابر قضا و قدر الهی”، پشتوانه محکمی برای خودباوری ایجاد میکند.
· نحوه تعامل:
· تربیت دینی به نوجوان میآموزد که منبع لایزال قدرت و حکمت الهی پشتیبان اوست. این باور، ترس از شکست و ناامیدی را از بین میبرد و به او جرات حرکت، نوآوری و تلاش میدهد. “إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ”.
· از سوی دیگر، تربیت دینی با اشاره به الگوهای بزرگی مانند پیامبران و اولیای الهی که با تکیه بر ایمان به تحقق اهداف غیرممکن دست یافتند، حس “قدرت بر انجام کارهای بزرگ” را در نوجوان زنده میکند. این، عین خودباوری ملی و دینی است که سند تحول بر آن تأکید دارد.
· نتیجه: خودباوریِ برخاسته از تربیت دینی، یک خودباوری “واقع بینانه، مقاوم در برابر شکست ها و متکی به منبعی فراتر از خود” است.
جمعبندی نهایی و ارتباط با سند تحول بنیادین.
در سند تحول بنیادین، «تربیت تمام ساحتی» دانش آموزانی «متخلق به اخلاق اسلامی» هدف گذاری شده است. مولفههای تکلیف گرایی، مسئولیت پذیری، کرامت نفس، امانتداری و خودباوری، در حقیقت، شاخصهای عینی و قابل سنجش برای تحقق این هدف کلان هستند.
رابطه کلی را میتوان اینگونه ترسیم کرد:
تربیت دینی اصیل و مبتنی بر معارف ناب اسلامی → ایجاد باورها و ارزشهای درونی (مانند توحید، معاد، کرامت ذاتی) → تجلی این باورها در قالب صفات و مهارتهای عملی (تکلیف گرایی، مسئولیت پذیری و…) → شکل گیری “انسان طراز سند تحول” که دارای هویت اسلامی-ایرانی است و میتواند زندگی فردی و اجتماعی خود را به نحو مطلوب سامان دهد.
به بیان دیگر، این مولفه ها، “میوه های درخت تربیت دینی” در بستر یک نظام آموزشی تحولگرا هستند. بدون پشتوانه عمیق دینی، این مفاهیم ممکن است به صورت قشری و شکننده و وابسته به شرایط محیطی باقی بمانند؛ اما وقتی از دل باورهای دینی برآیند، پایدار، اصیل و تحول آفرین خواهند بود.
وآخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین
نویسنده وتبیین:دکتر محمد بنائیان سفید.