«باسمه تعالی»
موضوع علت حدوث ۱۳آبان:«چرا سفارت آمریکا بجای دیپلماسی سیاسی مرکز جاسوسی درایران بعد از انقلاباسلامی تبدیل شد وآثار این بیاعتمادی دیپلماسی را در موضع گیری های آمریکا ومداخله در حکمرانی کشورها دیگر راباختصار توضیح می دهیم و راهکارهای مواجهه با این نوع رفتارهای سیاسی و اجتماعی رابررسی می کنیم..
نویسنده وتحلیلگر:دکتر محمد بنائیان سفید:این مهم به یکی از مهمترین نقاط عطف در روابط ایران و آمریکا و همچنین الگوی رفتاری ایالات متحده در سطح جهانی اشاره دارد. این موضوع را به طور خلاصه و در چند بخش بررسی می کنیم:.
۱. چرا سفارت آمریکا به «لانه جاسوسی» تبدیل شد؟!
دلایل این تبدیل را میتوان در بستر تاریخی و سیاسی پس از انقلاب اسلامی اینگونه تحلیل کرد:
· پیشینه روابط پیش از انقلاب: پیش از انقلاب، روابط ایران و آمریکا بسیار نزدیک بود و آمریکا از حاکمیت پهلوی به طور همهجانبه حمایت میکرد. این رابطه، شامل همکاریهای گسترده امنیتی و نظامی میشد و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا (مانند سیا) حضور و نفوذ قابل توجهی در ایران داشتند.
· ترس از نفوذ و ضدیت با انقلاب: پس از انقلاب، رهبران انقلاب اسلامی (امامین انقلاب)، آمریکا را «شیطان بزرگ» میدانستند که قصد داشت انقلاب نوپای اسلامی را از طریق نفوذ و کودتا (مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) سرنگون کند. اسناد کشف شده در سفارت نیز نشان میداد که برخی دیپلماتهای آمریکایی در حال جمعآوری اطلاعات درباره شخصیتها و تحولات داخلی ایران هستند.
· تصرف سفارت و افشای اسناد: با تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، حجم زیادی از اسناد محرمانه موجود در سفارت، به تدریج افشا شد. این اسناد که به «اسناد لانه جاسوسی» مشهور شد، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر فعالیتهای برخی دیپلماتهای آمریکایی در تماس با عناصر مختلف و جمعآوری اطلاعات دلالت داشت. این امر، موجب تقویت این باور در ایران شد که سفارت آمریکا، مرکزی برای جاسوسی و توطئه علیه جمهوری اسلامی است.به طور خلاصه، از نگاه جمهوری اسلامی، سفارت آمریکا نماد مداخلهگری و تلاش برای بازگرداندن نظام پیشین بود و افشای اسناد، مشروعیتی برای عنوان «لانه جاسوسی» ایجاد کرد.
۲. آثار این بیاعتمادی در موضعگیریها و مداخلات آمریکا در سایر کشورها.
این الگو تنها محدود به ایران نیست، بلکه بخشی از رویکرد کلان ایالات متحده در قبال بسیاری از کشورهاست. این رفتارها باعث ایجاد بیاعتمادی عمیق شده و آثار آن را میتوان در موارد زیر مشاهده کرد:
· دوگانگی در گفتار و رفتار: آمریکا اغلب شعارهایی مانند دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون میدهد، اما در عمل، منافع استراتژیک و اقتصادی خود را بر این اصول ترجیح میدهد. (مانند حمایت از دیکتاتوریهای همسو در گذشته).
· مداخله مستقیم و غیرمستقیم: تاریخ آمریکا مملو از نمونههای مداخله در حکومت کشورهای دیگر است؛ از کودتاهای مختلف (مانند ایران ۱۳۳۲، شیلی ۱۹۷۳) تا حمایت از گروههای شورشی و جنگهای نیابتی.
· تحریمهای یکجانبه و فشار حداکثری: استفاده از اهرمهای اقتصادی و مالی برای تحت فشار قرار دادن دولتهای مستقل و وادار کردن آنان به تغییر رفتار، نمونه دیگری از این مداخلات است که تاثیر مستقیم بر زندگی مردم عادی دارد.
· عملیات اطلاعاتی و جنگ نرم: جاسوسی الکترونیک (مانند افشای اسناد اسنودن)، حمایت از رسانههای معارض و تلاش برای تغییر حکومت از طریق جنگ نرم، از دیگر ابزارهای مورد استفاده است.
این رفتارها باعث شده است که نه تنها ایران، بلکه بسیاری از کشورهای مستقل در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا نسبت به نیت پلید و اقدامات ایالات متحده بیاعتماد باشند.
۳. راهکارهای مواجهه با این نوع رفتارهای سیاسی و اجتماعی:
مقابله با این الگوی رفتاری نیازمند راهبردی هوشمند، چندبعدی و بلندمدت است:
· ۱. تقویت قدرت ملی و استقلال داخلی:
· اقتصاد مقاومتی: کاهش وابستگی به خارج از طریق توسعه تولید داخلی، تنوع بخشیدن به شرکای تجاری و خودکفایی در حوزههای حیاتی.
· انسجام و امنیت داخلی: افزایش وفاق ملیو اجتماعی و تقویت امنیت ملی برای خنثی کردن پروژههای تفرقهافکنانه و جنگ نرم.بویژه درک موقعیت فعلی که باید از هر گونه اظهار نظرهای متناقض در مسئله مذاکرات وقطعنامه غیر قانونی اسنپ بک.
· ۲. دیپلماسی فعال و هوشمند:
· افزایش تعامل با جهان: تنوع بخشیدن به روابط دیپلماتیک و اقتصادی و فرهنگی وتمدنی با سایر قدرتها و بلوکهای منطقهای و بینالمللی برای کاهش فشارهای آمریکا.
· دیپلماسی عمومی: تبیین منطق مواضع و روشنگری درباره ماهیت مداخلات خارجی برای افکار عمومی جهانی از طریق رسانهها و ابزارهای مدرن.
· ۳. مقاومت در برابر جنگ روانی:
· تقویت بصیرت و آگاهی عمومی: ارتقای سواد رسانهای جامعه برای تشخیص تبلیغات و اخبار کذب.بویژه درک عمیق از تبلیغات هوش مصنوعی.
· افزایش تاب آوری اجتماعی: تقویت حس اعتماد به نفس ملی و مقاومت در برابر فشارهای روانی.
· ۴. پیگیری حقوقی بینالمللی:
· · استفاده از مجاری حقوقی و نهادهای بینالمللی برای افشا و محکوم کردن اقدامات غیرقانونی و یکجانبه آمریکا در عرصه جهانی.
جمعبندی:
تبدیل سفارت آمریکا به “لانه جاسوسی” در ایران، ریشه در بیاعتمادی تاریخی و مستند به مداخلات این کشور داشت. این بیاعتمادی، امری منحصر به ایران نیست و ناشی از الگوی مستمر مداخله جویی آمریکا در حکمرانی کشورهای دیگر است. بهترین راه مواجهه با این رفتار، تقویت بنیانهای داخلی، هوشیاری، دیپلماسی فعال و وحدت و انسجام و وفاق ملی برای خنثی کردن توطئهها و کاهش آسیبپذیری است.
وآخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین
نویسنده وتحلیلگر:دکتر محمد بنائیان سفید.