«باسمه تعالی»
قال علی ( ع):العلم السلطان ؛من وجد صال ومن لم یجده صیل علیه»
علم قدرت است هرکس به آن برسد اقتدار می یابدوهرکس دست نیابد مقهور(زیر سلطه)می ماند.علم تولیددوعامل۱_قدرت۲_ثروت است. قدرت(اختراع،ابتکار،اکتشاف وخلاقیت،مانند هوش مصنوعی،محاسبات کوانتومی،نانو تکنولوژی و فناوری الکترونیکی،و…)وتولید ثروت(بنگاه های دانش بنیان)که در حکمرانی اسلامی خلیفه الله،ومدینه فاضله (دانش)است که این مهم ازطریق نظام تعلیم وتربیت میسور است.(ت ربیت،پرورش ورشد انسان)ومسلح به (دانش وبصیرت,عملی)
«نقدی بر اظهار نظر آقای دکتر مرادی صحرایی در دیدار با آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم منتخب دوره چهاردهم».
آقای مرادی صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش در دیدار با آقای دکتر پزشکیان اظهار نمودند: که مشکل آموزش وپرورش در یک یا دو دولت حل نمی شود، حداقل در افق ده ساله امکان حل آن است.جناب آقای دکتر صحرایی؟: آموزش وپرورش در سال ۱۳۹۰براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شروع به عملیاتی واجرایی سند تحول نمود(قوانین مصوب بالادستی)،باوجود عدم تناسب فضا های آموزشی ،منابع انسانی.وزیر ساحت ها،با اهتمام مجدانه ومضاعف وپی گیری شبانه روزی وزیر محترم وقت ،وبا وجود مخالفت نق زنهای مخالف, که نمی خواستند این مهم در دولت وقت تحقق یابد.قاطعانه،اقدام به عملیاتی واجرایی نمودند، سند تحول با همث مدیران کار آمدو هم افزایی معلمان فرهیخته ومدیران مدارس تا سال ۱۳۹۲ دریک ریل گذاری درست وهدفمند اجرا گردید که این فرآیند در اوایل دولت بعد (دولت یازدهم)ادامه داشت اما با انتخاب مدیران نا کار آمد واعضای شورای عالی آموزش وپرورش که بعضاً اهداف آموزش وپرورش در تضاد با منافع بعضی از اعضای حقوقی و حقیقی شورا بوده است ونیز اظهار نظرهای بدون آگاهی از منابع انسانی وسرمایه های اجتماعی نظام تعلیم و تربیت توسط وزیر وقت،وخرید خدمات آموزشی در آموزش وپرورش، کاهش جذب معلم از مسیر اصلی دانشگاه فرهنگیان ودانشگاه شهید رجایی،وکلا عدم اراده در عملیات واجرایی نمودن تحول بنیادین آموزش وپرورش وقوانین بالادستی مرتبط با آن(دردولت یازدهم دوازدهم)،ودخالت گرایش های سیاسی و حزبی در انتصاب مدیران نا کار آمد وتضعیف جایگاه معلم از نظر معیشتی وجایگاه اجتماعی ،ونداشتن برنامه علمی اکچوئری در محاسبات نیاز های آینده آموزش وپرورش وبی توجهی به مدارس دولتی که بیش از ۸۰درصد تحت پوشش دانش آموزی را دارد،هم خیانت به آموزش وپرورش شد وهم آسیبهای جبران ناپذیری را به نسل آینده ساز کشور بویژه در شهرهای وروسناهای کم برخوردار وارد نمود،که متأسفانه دردولت سیزدهم با وجود دلسوزی واعتقاد شهید آیه الله دکتر رئیسی السادات به مقوله تحول در مسئله نظام تعلیم وتربیت کشور در انتخاب وزرای آمزش وپرورش، دقت لازم نشده وبا همان فرمان گذشته البته با نیروهای دلسوز اما بعضاً باعدم رعایت سلسله مراتب سازمانی ویا دخالت بعضی از نمایندگان محترم در انتصاب مدیران که سالهاست این مهم انجام می شود.در فشار به وزرا ،ومدیران میانی یا تهدید به استیضاح وزیر در مجلس که بعضاً تقاضا ی استیضاح به بیش از ۸۰نفر می رسید اما در رسیدن به تکمیل خواسته ها، در استیضاح، امضاء ها پس گرفته واز حد نصاب خارج می شد.آقای صحرایی اگر وزیر مقتدر ،آگاه به برنامه‌ریزی ،وشناخت کافی از آسیب‌ها نظام تعلیم و تربیت بودید می توانستید در همین زمان کم ریل گذاری درستی براساس تصمیم دولت در سایر وزارتخانه‌ها مانند وزارت امور خارجه،راه ومسکن،نفت،علوم و…نقش ماندگاری را ترسیم کرده باشیدوبنده در قبل از رای اعتماد مشکلات آموزش وپرورش را با جمعی از دوستان متذکر وراه برون رفت را در زمان کوتاه ارائه دادیم که فرمودید اگر رای اعتماد بیاورم،گروه اطاق فکر تشکیل می دهم وتصمیم گیری نهایی را از طریق بررسی کارشناسی تصمیم سازی این گروه اندیشه ورز انجام می دهم، که عملی نشد!،ویکی از چالش های مهم نظام تعلیم و تربیت اعضای محترم شورای عالی آموزش وپرورش بوده که هم به وظیفه‌ی ذاتی خود عمل نمی کنند وهم بعضاً چند شغله،دارای تعارض منافع،وغیرآموزش وپرورشی هستند.که سالها از آموزش وپرورش فاصله داشته اند وهمین اعضاءدر معرفی وزیر نقش کلیدی دارند،آقای دکتر صحرایی ؟!از زمان تصویب تحول بنیادین آموزش وپرورش وشروع به اجرای آن ۱۳سال می گذردو۱۰ سال هم اضافه شود ۲۳سال طول می کشد،این تحول برای کدام نسل می خواهد پاسخ دهد؟! یقیناً وزیر بعدی می گوید ویرانه ای را به من تحویل دادند واین دور تسلسل باطل با این اوصاف در نظام تعلیم وتربیت کشور ما که جزء ارکان رکین حکمرانی اسلامی ایران در وصول به حیات طیبه،قرب الهی، مدینه فاضله وتمدن نوین اسلامی است.باپاس دادن این دولت به آن دولت ابتر باقی خواهد ماند. وآخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین.
محمدبنائیان سفید دکترای تخصصی برنامه‌ریزی درسی ومعلم باز نشسته.
